نقش ورزش در زندگي افراد هموفيل

نويسنده: رويا روانبد ـ فيزيوتراپيست


يک بيمار هموفيل نمي‌تواند ورزشي را که بدان علاقه‌مند است انتخاب کند، بلکه حجاب به پذيرفتن تعدادي خاص از ورزش‌هاست. اين ورزش‌ها در واقع مفاصل هدف او را تقويت نموده و از تخريب بي‌رويه آنها جلوگيري مي‌نمايد.
هر زمان که کودکي علاقه‌مند به دويدن باشد، همان زمان براي اينکه او را به سمت ورزش سوق دهند فرا رسيده است. تمام کودکان عاشق بازي و تحرک هستند و از دويدن به دنبال توپ، حتي بي‌هدف دچار شعف و شادي مي‌شوند. هر گز نميتوان کودکي را به خاطر اينکه والدين او نگران هستند از بابت سلامتي نسبي که مي‌تواند در خطر بيفتد از بازي و شادي کردن منع کرد. به نظر مي‌رسد اگر تحرک و فعاليت کودکان را جهت و پوشش صحيح ندهيم و آنها را در مجراي صحيح نوع ورزشي که مي‌تواند برايشان مفيد فايده باشد راهنمايي نکنيم، کودکانمان را از تحرک بازداشته‌ايم و توجيه آن دور از خطر نگاه داشتن آنها است و اين منصفانه نيست.
بايد بپذيريم به عنوان والدين فرزندان هموفيلي که ورزش‌هاي ايمن را به آنها بشناسانيم و آنها را در اين سمت و سو تشويق کنيم. يکي از ايمن‌ترين ورزش‌ها براي افراد هموفيلي، شنا است. تمامي کودکان در سنين خاصي به آب و بازي با آن علاقه‌مند هستند، اين علاقه‌مندي را مي‌توان با ورزش شنا، کاناليز، کرد. شنا ورزش مفرحي است که تمامي عضلات بدن فرد را درگير کرده و با انجام آن، شادي و نشاط را نيز به شناگر منتقل مي‌کند.
بسيار سخت است به جواني بگوييم که فوتبال بازي نکن. فوتبال ورزشي پرهيجان براي جوانان و نوجوانان است. بدون ترديد يک نوجوان علاقه‌مند به فوتبال، حاضر است ۱۰ فاکتور خوني را مصرف کند اما از فوتبال دوري نکند. با آموزش صحيح او مي‌تواند با عضلاتي تقويت شده فوتبال بازي کند. اما بايد از هيجانات، تنه زدن و تنه خوردن و بعضي ديگر از حرکات جانبي دوري کند.
ورزش، سطح فعاليت فاکتور ۸ را بالا مي‌آورد. در مورد افراد هموفيل شديد نمي‌توان بحث کرد. روي افراد هموفيل شديد جواب نمي دهد. اما در مورد افراد هموفيل خفيف بسيار مثبت است. براي مثال، زماني که بيمار هموفيل ضربه ديده را براي فيزيوتراپي آوردند و به او پيشنهاد شنا دادم و او بعد از مدتي انجام اين ورزش، بهبودي حاصل کرد، احساس کردم خستگي‌ام بيرون رفت. تزريق فاکتور، براي يک هموفيل شديد يک پروفيلاکسي است. يک پيشگيري است.
فوتبال و بوکس، ورزش‌هاي با ريسک بسيار بالا براي بيمار هموفيل هستند. در ورزش‌هايي که سه مرحله دارد، مبتدي بودن خطر خونريزي پيش رونده دارد. ورزشکاران حرفه‌اي معمولا دچار خونريزي زياد مي‌شوند. مثل آن فوتباليستي که در زمين ورزش دچار حمله قلبي شد. انعقاد خون او به قدري زياد شد که قلبش توان پلمپ کردن نداشت و منجر به ايست قلبي شد. مثال ديگر اينکه، دوچرخه سوار معمولي، ريسک فاکتور ندارد. اما دوچرخه سواري Race (مسابقه سرعت) خطر خونريزي زيادي دارد. دوچرخه سواري معمولي خطر خونريزي کمتري دارد. کسي هم که به طور نامرتب دوچرخه سواري مي‌کند، طبيعتا خطر خونريزي کمتري دارد و در پايان بايد گفت براي بيمار هموفيلي هر ورزشي مناسب نيست، اما اين معنا، نبايد افراد هموفيل را از ورزش کردن دور نگه دارد و يا آنها را از انجام تحرکاتي که براي عضلات آنها مفيد است مبرا کند. ورزش‌هايي با تحرک کمتر که مي‌تواند عضلات را تقويت نمايد. براي جلوگيري از زوال عضلات در افراد هموفيل همواره مفيد است.
منبع:زندگی / ارگان سراسری کانون هموفیلی ایران